تـمـام استـخــوان هـایـَـم زیــر پـای تـــــو شکست
تا پلـــ ه باشم
بــرای بـالــا رفـتـنــ ـت ....!درد ِ مــن ، ایـن " زیــر پــا مـانــدن " نـبــود
مـن ، آنــ ـجــایـــی خُـــرد شــدم
که زیـــر پـــاهــای تـــــــو
دلـــــ ـم ، بـدتـــر از استـخــوان هـایــَـم شکست ....گـلــــ ه نـمـی کـنــم !تــــو رفـیــق ِ مـــن بـــودی ؛ اما
اشتـبـاه از خــودم بـــود
که هـر وقــت خـیــال ِ رفـتــن به سرت زد ، راه بـاز کــردم تــا بـــروی
و تــا خـواسـتــی بـرگــردی
مـیــدان دادم که راحـت باشی !اشکالی ندارد ...کم کم خواهم فهمید پشت ِ کسی که می رود آب نریزم !تو هم کم کم می فهمی
که نمی خواهم برگردی .....
زیبا بود
سلام ...چقدر راحت دوره نوه جونی
یه چایی بده زود پاشم برم وقت قرصامه
با سلام
خوشحال میشیم لینک وبلاگ شما در بخش تبادل لینک وبلاگ ما باشد... در صورت تمایل، خبر دهید تا درج شود... سپس اگر مایل بودین که لینک ما رو هم بذارین،
با نام، "بزرگترین وبلاگ شعر-آریاییان"
و آدرس: ariyaian.blogfa.com
سلام آبجی فاطمه
ممنونم ازتون
زیبا مینویسی
سلام عزیزمـ ممنون اومدی بازم بیا پیشم مطالبت به دلم نشست
با سلام
دوست عزیز تبادل لینک انجام شد.
با تشکر
موفق و پیروز باشید. یا علی
تـلـــخ اســــت !
بـــاور نبــودن آنهــا کــه ...
مــی توانســتــنــد باشــنـد و رفتند !
و تـلــخ تـــر اســـت امــروز...
بـــاور آنهــا کـــه ادعــای مــانـــدن دارنــد ...
[قلب]
دلم کار دست است... خودم بافتمش...تارش را از سکوت...پودش را از تنهایی...همین است که "خریدار" ندارد...